- توضیحات
- نویسنده: نوید نابدل
- رده: از صفحات تاریخ ما
وضعیت افغانستان آنچنان شغالی و ابتر شده که حال همانهایی که خود عامل تیرهروزی و خونریزی و وطنفروشیهای تاریخی بوده اند، وارد میدان شده سخن از «مبارزه ترقیخواهانه» و «نجات کشور» میزنند.
لاشه گندیدهای به نام جنرال رفیع که عمرش را در جاسوسی و کشتار سپری کرده است باز فکر کسب کدام کرسی به کلهاش زده که از غارش بیرون خزیده با انتشار اعلامیهای اعلان نمود: «وضعیت بحرانی افغانستان، ناشی از مداخلات کشورهای رقیب و تداوم جنگ نیابتی آنان به قیمت خون افغانها و ویرانی کشورم، مرا هرچه بیشتر مصمم ساخت تا با کنار گذاشتن گوشهگیری موقت و ناخواسته.... بخاطر نجات کشورم از وضع فاجعهبار کنونی فعالانه مبارزه نمایم.»
- توضیحات
- نویسنده: احمر
- رده: از صفحات تاریخ ما
درحالیکه پیاپی تبلیغ میشود که افغانستان تنها و تنها با «همکاری جامعه جهانی» و «حضور امریکا» ممکن است به پیشرفت و ترقی برسد، اما برعکس واقعات تاریخی حداقل صد سال گذشته بر این حقیقت صحه میگذارد که وطن ما در مقاطعی که مستقلانه کوشیده راه رفاه در پیش گیرد، به پیشرفتهای زیادی نایل آمده اما مداخلات خارجی همیشه آن را به قهقهرا و نابودی سوق داده است.
مردم افغانستان تا زمانی که تحت رهبری یک نیروی دموکراسیخواه و ملی سرنوشت شان را از چنگ اشغالگران بیرونی و خاینان داخلی نجات نبخشند، رسیدن به خودکفایی اقتصادی، رشد اجتماعی، تمدن و عدالت در چهارچوب نظام تحمیلی، بیگانهپرست و فاسد کنونی ناممکن است.
حدود نه دهه قبل، اصلاحات دوره امانی را مطبوعات غرب بهمثابه تغییر بینظیر در آسیا خواندند که آن زمان حتا چین و هند از این کاروان بسیار عقب بودند. در ذیل ترجمه یکی از این نوشتههای تقدیم است.
- توضیحات
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- رده: از صفحات تاریخ ما
سخی جان، از مبارزان مقاومت ضدروسی کشور بود که با شجاعت تمام به جنگ قشون اشغالگر و نوکرانش رفت و با خروج روسها از کشور، تفنگش را کنار گذاشته در فقر اما با همت بلند زیست. «حزب همبستگی افغانستان» بخاطر ارجگذاری به جانبازی و شخصیت متین این انسان زحمتکش که متاسفانه چندی قبل پدرود حیات گفت، مختصری از کارنامه زندگیاش را به نشر میرساند.
غلام سخی فرزند جمعه خان در سال ۱۳۳۴ خورشیدی در ولسوالی خیوه، قریه قلعټک در یک خانواده فقیر از ملیت پشهای به دنیا آمد. پدرش دهقان بود که با مشقات زیاد شب و روز را سپری میکرد. غلام سخی در کنار اینکه به مکتب میرفت روی زمین کار مینمود. متعلم صنف ششم لیسه سیدجمالالدین بود که پدرش فوت کرد و مسوولیت فامیل ۴ نفره به دوش او ماند. غلام سخی ناچار شد بخاطر دهقانی و فروش محصولات، مکتب را ترک گوید. او سخت کار میکرد تا زندگی بخور نمیری به خانواده مهیا سازد.
- توضیحات
- نویسنده: نوید نابدل
- رده: از صفحات تاریخ ما
به ادامه سراب صلح در افغانستان، این روزها شورای ترشیده صلح از نهایی شدن مذاکرات با «حزب اسلامی افغانستان» سخن گفته و همزمان نمایندگان حزب اسلامی و دولت آمدن احتمالی گلبدین به کابل را پیشرفت مهم در راه اعاده صلح در کشور جار میزنند.
حزب اسلامی در گذشته هم شعارهای صلح و آرامش سرداده اما در عمل زخمهای کاری بر پیکر میهن و مردم ما زده است. روزی که رژیم نجیب سقوط کرد، این حزب در ارگان مرکزیاش نوشت: «به هموطنان مسلمان اطمینان میدهیم که انشاءالله دیگر دوران جنگ در افغانستان پایان یافته است» («شهادت»، ۶ ثور ۱۳۷۱). اما چند روزی از این «اطمینان» نگذشته بود که در جنگ با تنظیمهای همجنساش آنچنان کابل را به مخروبه و حمام خون بدل کرد که تاریخ این شهر نظیرش را بخود ندیده بود. این حزب که از «صلح» و «ختم جنگ» سخن میگفت، در یک روز ۱۳۰۰ راکت کور بسوی کابل فرستاد که محشری در شهر برپا گشته هزاران تن بیگناه را شهید و تباه ساخت.
- توضیحات
- نویسنده: نوید نابدل
- رده: از صفحات تاریخ ما
قصر دارالامان در دوران زمامداری شاه امانالله خان تحت نظر والتر هارتن و مجموع ۲۲ انجنیر آلمانی ساخته شد. کار ساخت آن در ۱۳۰۴ آغاز و در ۱۳۰۶ تکمیل شد که دارای حدود ۱۵۰ اتاق کوچک و بزرگ میباشد. این قصر برای استفاده دستگاه دولتی وقت ساخته شد منتها کمتر از دوسال مورد استفاده قرار گرفت و با فروریزی دولت امانی طی چندین دهه به اهداف مختلفی بکار گرفته شد.
- توضیحات
- نویسنده: کاوه عزم
- رده: از صفحات تاریخ ما
حبیبالله کلکانی مشهور به «بچه سقو» از شاهان مرتجع و بیسواد بود که طبق توطئه انگلیسها علیه شاه مترقی و وطندوست، غازی امانالله خان دست به شورش زد و در ٢٠ جدی ١٣٠٧ به همکاری روحانیون اجیر و فروختهشده به درخشانترین دوران تاریخ ما پایان داده به قدرت رسید. او تمامی وزارتها را به افراد باند خود که بیسواد بودند توزیع کرد و سید حسین چاریکاری و ملک محسن از یاران دوران رهزنی خود را در حکومت نقش داد. حبیبالله در نخستین روزها تمامی اصلاحات مترقی و پیشرو دوره مشعشع امانی را لغو کرده یک دوره تاریکی و جهالت را در کشور حاکم ساخت.
امروز یک تعداد «روشنفکران» مرتجع که طاعون قومگرایی در کله شان نفوذ نموده، میکوشند از این چهره منفور تاریخ ما قهرمان ترسیم نمایند. حمایت و قهرمانتراشی از حبیبالله کلکانیها راه را برای جاهلان دیگری هموار خواهد کرد که فردا برای ملاعمر و گلبدین و ملاربانی و دیگر خاینان وطن ما اینچنین کارزارهایی راهاندازی کرده این غلامان بیگانه را قهرمان وانمود سازند.
چگونگی به قدرت رسیدن این دشمن ترقی و معارف را از اثر ارزشمند میر غلام محمد غبار، «افغانستان در مسیر تاریخ» (جلد اول، ص ۸۱۵) بازتایپ میکنم.
- توضیحات
- نویسنده: سید رحیم شریفی
- رده: از صفحات تاریخ ما
میدانیم که رویکار آمدن حکومت حبیبالله کلکانی با توطئه پشت پرده انگلیسها برای سقوط حکومت ملی و مترقی امانی، پایانی بر یک دوره پرشکوه تاریخ ما بود. نخستین اعلامیه دوره جهل «سقوی» به منزله جنگ علیه معارف و زنان بود. هرچند اولین سخنرانی حبیبالله کلکانی که درج صفحات تاریخ شده کافی در مورد ماهیت این مقطع غمبار و سیاه تاریخ ما گواهی میدهد، اما با مرور قید و بندهای رسمی آنزمان میتوان دریافت که رژیم طالبان عینا همانها را کاپی نموده در حاکمیت قرونوسطایی شان بر ملت ما یکبار دیگر تحمیل نمودند.
«حبیبالاسلام» جریده رسمی آن دوران بود که در نخستین شماره آن بخشی از مقررات به چاپ رسید که در ذیل آنرا بازتایپ و جهت انتشار در سایت پرمحتوای «حزب همبستگی افغانستان» تقدیم میدارم:
- توضیحات
- نویسنده: هیله نوری
- رده: از صفحات تاریخ ما
امروز افغانستان صاحب فاسدترین و ضدملیترین دولت در جهان است. دیگر دزدیهای چندین میلیون دالری مقامات به امر معمول بدل شده و شاهمهره های فساد نظیر عمر زاخیلوال به میزان رسواییهای شان به پستهای مهمتر گماشته میشوند.
- توضیحات
- نویسنده: داکتر عبدالرحمن محمودی
- رده: از صفحات تاریخ ما
«نداء خلق» از جراید مشهور و تاثیرگذار در تاریخ کشورماست که توسط داکتر عبدالرحمن محمودی در جو سانسور و خفقان انتشار مییافت که سخن گفتن از «آزادی» و «دموکراسی»، «عدالت» و... جانبازی میطلبید و قید و بند و شکنجه به دنبال داشت. محمودی و یاران آزادیخواهش از طریق این نشریه مردم را برای نخستین بار و با زبان ساده به مقولههای معاصر انسانی آشنا ساخته در بلند بردن آگاهی آنان علیه استبداد نقش سترگی ادا مینمودند. «نداء خلق» با محدویتها و فشارهای شدید حاکمیت استبدادی وقت مواجه بود تا اینکه بعد از انتشار ۲۹ شماره توقیف و گردانندگانش به زندان افکنده شدند.
داکتر عبدالرحمن محمودی از شخصیتهای مبارز و شکوهمند افغانستان بود که سراسر عمرش را در راه خدمت به مردم و کشورش سپری کرد. وی توسط رژیم ظاهرشاهی به تاریخ ١٨ سرطان ١٣٣١ زندانی شد و آنقدر تحت فشار و شکنجه قرار گرفت تا اینکه در ١٣٤٠ جسم نیمهجانش را به خانوادهاش تسلیم دادند که با گذشت چند هفته این مبارز پیگیر راه آزادی و دموکراسی پدرود حیات گفت.
در ذیل نوشتهای به قلم محمودی بزرگ را که در «نداء خلق»، (شماره نهم، ۹ ثور ۱۳۳۰) انتشار یافته است بازتایپ و انتشار میدهیم.
- توضیحات
- نویسنده: میرغلام محمد غبار
- رده: از صفحات تاریخ ما
مقاله ذیل از جریده «وطن» که به همت میر غلام محمد غبار و یاران آزادهاش در شرایط سانسور و خفقان شاهی منتشر میشد اقتباس گردیده است که از یکسو تا حدی شرایط بد اقتصادی آن زمان وطن ما را بیان میدارد و از سوی دیگر حاوی اندرزهای وطندوستانه زندهیاد غبار به جوانان است که با شرایط غمناک کنونی افغانستان نیز همخوانی دارد. در ضمن از لابلای این پیام، به روح بزرگ آزادیخواهی و مردمدوستی این روشنفکر مبارز و تاریخنگار شرافتمند وطن ما میتوان پی برد.
مقالات برگزیده
مقالات رسیده
هنر و ادبیات
از صفحات تاریخ ما
تعداد مهمانان حاضر: 101 نفر