دیدار با بازماندگان قربانیان قتل‌عام دهمزنگ

دیدار با بازماندگان قربانیان قتل‌عام دهمزنگ

در ۲ اسد ۱۳۹۵، حملات انتحاری در دهمزنگ کابل معترضان «جنبش روشنایی» را هدف قرار داده دردآورترین فاجعه را در پایتخت به بار آور. در نتیجه این جنایت، بیش از ۹۰ تن از جوانان معصوم ما کشته و ۳۰۰ تن دیگر مجروح شدند. هرچند گروه وحشی داعش مسئولیت این قساوت را بر دوش گرفت، اما هنوز پرسش‌های فراوانی در مورد این فاجعه وجود دارند که باید حکومت به آنها پاسخ گوید.

احمد شریف دولتشاهی
احمد شریف دولتشاهی

احمد شریف دولتشاهی، ۳۷ ساله کارمند وزارت معارف، یکی از شهدای این حادثه خونین است. از وی یک دختر ۳ ساله به نام ستایش بر جا مانده که هنوز انتظار آمدن پدرش را می‌کشد، بی‌خبر از آن که هرگز پدرش را نخواهد دید.

خانواده درددیده دولتشاهی تا امروز مصیبت‌های زیادی را پشت سر گذشتانده‌ است، قبل از به دنیا آمدن وی، پدرش، یونس دولتشاهی تاج را جانیان حفیظ‌الله امین به دلیل افکار و فعالیت‌ّهای پیشرو انقلابی‌اش در نیمه شب از خانه برده و سربه نیست کردند.

مادر وی در‌حالی‌که دست‌هایش می‌لرزید و گلویش را بغض گرفته بود، سرگذشت تلخ زندگی‌اش را چنین تعریف می‌کند:

برادر و مادر احمد شریف دولتشاهی
برادر و مادر احمد شریف دولتشاهی

«بعد از این که شوهرم را بردند، یک سال بی‌سرنوشت در افشار ماندیم و باز رفتیم وطن. در آنجا مشکلات زیادی را کشیدم. احمد شریف کوچک بود، عروسی می‌رفت حتا بوت نداشت که بپوشد، کلوش کهنه از خودم بود، در سرش تکه ماندم، در پایش کردم و به عروسی روانش کردم. با صد بدبختی و گشنگی همی دو بچه را کلان کردم و به همینجا رساندم. در گرمی‌های تابستان گندم درو می‌کردم تا بچه‌هایم به کسی محتاج نشوند. تمام جوانیم را با درد و رنج و غریبی تیر کردم.»

احمد شریف دوره لیسانسش را در رشته اقتصاد به پایان رسانید و در حال کسب ماستری از پوهنتون باختر بود.

عصمت شریف، برادر بزرگتر شهید احمد شریف می‌گوید:

«تعداد زیادی با اصابت مرمی شهید شدند. در عکس‌ها و فلم‌ها ببینید که تعداد زیاد در اثر مرمی شهید شدند، این نشان می‌دهد که دولت خودش دست داشته، دولت خودش زمینه‌سازی کرده.»

پست فیسبوکی احمد شریف دولتشاهی که در شبکه‌های اجتماعی پخش گردیده است.
پست فیسبوکی احمد شریف دولتشاهی که در شبکه‌های اجتماعی پخش گردیده است.
شاه‌حسین حیدری
شاه‌حسین حیدری

شاه‌حسین حیدری، ۲۷ ساله، قربانی دیگر این رویداد خونین است. شهید حیدری در یک خانواده فقیر بزرگ شد و در ۲ سالگی پدرش را از دست داد. او یگانه نان‌آور خانواده بود. اکنون مادر و سه خواهر و یک خواهرزاده‌اش بی‌سرنوشت اند و در یک خانه کرایی در دشت برچی شهر کابل روزگار سختی دارند.

چند سال قبل، حیدری در اثر انفجار ماین در غزنی یک چشم و انگشتانش را از دست داده بود، اما هرگز ناامید نشده و با کوشش‌های شبانه‌روزی‌ بورس تحصیلی درجه لیسانس در هند به دست آورده و یک ماه پیش فارغ شده بود. در ضمن، او علاقه زیاد به رسامی داشت و باوجود معلول‌بودن گاهی اوقات رسامی می‌کرد.

خدیجه مادر شهید شاه‌حسین حیدری
خدیجه، مادر شهید شاه‌حسین حیدری

خدیجه، مادر شهید حیدری که از فرط سوگ و گریه توان سخن گفتن نداشت، با خود می‌گفت:

«بچیم نو به ثمر رسیده بود. به هزار مشکل کلانش کردم. بدبخت شدم. نان‌آور خانه‌ام را کشتند. عزیز مادر، در جوانی زیر خاک رفتی...»

محمد علی برادر شهید حیدری نیز با خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای دارد، از دو سال بدینسو بی‌کار است و برای یافتن نفقه سرگردان.
محمد علی برادر شهید حیدری نیز با خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای دارد، از دو سال بدینسو بی‌کار است و برای یافتن نفقه سرگردان.

برادر شهید حیدری نیز با خانواده‌اش زندگی فقیرانه‌ای دارد، از دو سال بدینسو بی‌کار است و برای یافتن نفقه سرگردان. او می‌گوید پس از شهادت پدرش، تمام مسوولیت خانه بر شانه‌های او افتاد، بناءً نتوانست به مکتب برود، ولی همیشه کوشش داشت تا حیدری درس خوانده و در آینده همکار او باشد. اما امروز او را با اندوه عظیمی به خاک سپردند.

شهید احمد شریف دولتشاهی و شاه‌حسین حیدری تنها کشته‌شدگان دهمزنگ خونین نیستند و ده‌ها تن دیگر نیز در کنار آنان جان باختند که هرکدام انسان‌های تحصیلکرده و نان‌آوران کلبه‌ّهای بینوای شان بودند. خون شهدای دهمزنگ را فقط می‌توان در مبارزه برضد عناصر بنیادگرا و مرتجع دولتی و غیردولتی، و سردمداران کهنه و نوظهور جنایتکار و معامله‌گر جنبش روشنایی پاس داشت.

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 35 نفر