خواهران گریه نه، ایستادگی و مبارزه کنیم!

خواهران گریه نه، ایستادگی و مبارزه کنیم!

یاد بگیر ساده‌ترین چیزها را
برای آنان که بخواهند یاد بگیرند
هرگز دیر نیست
الفبا را یاد بگیر، کافی نیست، اما
آن را یاد بگیر، مگذار دلسردت کنند
دست به کار شو، تو همه چیز را
باید بدانی
تو باید رهبری را به دست گیری...
-برتولت برشت

بیش از ۲۰۰ روز شد که دختران ما از رفتن به مکتب محروم گشته‌اند و این بدترین فاجعه برای یک ملت می‌تواند باشد. طالبان دشمن زن و انسانیت انواع مقررات قرون وسطایی را با گذشت هرروز به‌ویژه بر زنان تحمیل می‌کنند. مقررات عصر حجری‌ای که در شخصی‌ترین امور زندگی مردم از نحوه پوشش گرفته تا موی و ریش با بی‌شرمی تمام مداخله و تجسس صورت می‌گیرد. طالبان، این گروه تحمیل‌شده بیگانگان، پس از این که توسط باداران امریکایی و پاکستانی و قطری و ایرانی با نوکران جمهوریتی تعویض شدند، بنابر فرمایش بادار برای مدتی چهره «تغییر یافته» به خود گرفته و تلاش ورزیدند که ماهیت قبیح خود را متفاوت جلوه دهند، مگر در اولین روزهای ورود شان به کابل، این چهره رنگ و روغن شده فرو ریخت. هرچند که دربند نگه‌داشتن زنان از تفکر تاریک و عقب‌مانده طالبان همسان دیگر بنیادگرایان بر‌می‌خیزد، اما افزون بر آن، این گروه قسی می‌خواهد که ممنوعیت مکتب دختران بالای صنف ۶ را منحیث وسیله فشار برای کسب امکانات و دالر از منابع غربی مورد استفاده قرار دهد.

بخش اعظم مصایب امروزی افغانستان در بی‌سوادی و عدم آگاهی ملت نهفته است، فاجعه جاری تنها در این نیست که دختران ما از مکتب و تحصیل به دور مانده هر روز بر سیل بی‌سوادان افزود می‌گردد، دردناکتر آن است که طالبان حتا اگر دروازه مکاتب دخترانه را باز کنند، مضمون آموزش را بدتر از گذشته آنچنان با گند بنیادگرایی و توحش ملوث ساخته‌اند که شاگردان از آن علم و انسانیت نخواهند آموخت. در این وضعیت روی‌کار‌گرفتن هرگونه ابتکاراتی برای آموزش کودکان و جوانان در حلقه‌های خصوصی چه در سطح خانواده یا جامعه نیاز فوری ماست تا نگذاریم مشعل علم و دانش زیر سُم جهالت‌پیشگان عصر لگدمال گردد.

فرمان‌های فرعون‌منشانه طالبان، چهره‌های منفور حبیبه سرابی، فوزیه کوفی، ناهید فرید، شهرزاد اکبر، ملالی شینواری، جمیله افغانی، فاطمه گیلانی، شاه‌گل رضایی، شریفه زرمتی، ماری اکرمی، لیلا جعفری وغیره طالبکان مونث را سیاه‌تر می‌کند که داد از تغییر طالب می‌زدند. این گدی‌گک‌های بلی‌گوی امریکا به امر زلمی ذلیلزاد ماموریت تبلیغ به نفع طالبان را به عهده گرفته بودند، ولی از سوی دیگر، قبل از واگذاری قدرت به این گروه تروریستی، یکجا با خانواده‌های شان افغانستان را ترک گفته بودند. آیا زنانی همچون خاتول مومند، این شاعر به‌اصطلاح فیمینست ناوری‌نشین، امروز ذره‌ای وجدان و شرافت دارد که از گذشته ننگین خویش ابراز ندامت کند که در کنار چند بازیچه دیگر به دیدار خصوصی طالبان در دوحه رفته و سپس بی‌شرمانه از تغییر نگاه طالبان نسبت به زنان حرف می‌زد؟ یا جمیله افغانی که در مصاحبه با «الجزیره انگلیسی» از تغییر ذهنیت طالبان حرف می‌زد، با دیدن رنج بی‌کران زنان شایسته تف‌باران نیست؟

هموطنان دردمند!

طالبان و هر گروه بنیادگرای دیگر مرگ خود را در باسواد شدن و آگاهی زنان می‌بینند، از همینرو، بیشترین قساوت و بربریت شان را متوجه زنان ساخته‌اند. آنان عملا می‌بینند که امروز اعتراضات و ایستادگی مقابل امارت خونین و اعمال ضدبشری شان عمدتا توسط زنان شجاع راه افتیده و این سخت آنان را به واهمه انداخته به هر صورتی می‌کوشند این نیم نفوس را سرکوب و در کنج خانه محبوس سازند.

بر مردان و زنان این سرزمین است که در برابر فرمان‌های غیرانسانی طالبان و هر گروه مرتجع دیگر بایستند. باید به‌جای گریه و زاری و خودکشی، از زنانی آموخت که در فردای اعلام ممنوعیت مکتب دختران به جاده‌ها بیرون شدند، باید از دختر گمنام و نترس بامیانی الهام گرفت که با استفاده از فرصت شعار و نقاب طالبان را پاره کرد، دریدن این شعار کوبنده‌تر از ده‌ها گلوله بر پیشانی‌های کثیف این گروه جانی است. کوچکترین حرکت‌های عملی در داخل افغانستان از ارزش بزرگی برخوردار است. این جمع خون‌آشام از آگاهی و اتحاد ما هراس دارند، پس با وجود شرایط بشدت خونین و سخت باید آگاه و متحد شد!

حزب همبستگی افغانستان

۱۷ حمل ۱۴۰۱ – ۶ اپریل ۲۰۲۲

مقالات برگزیده

مقالات رسیده

هنر و ادبیات

از صفحات تاریخ ما

تعداد مهمانان حاضر: 50 نفر