جاودانگی حسن اصلیحها و دیگر خبرنگاران فلسطینی و فرومایگی و سیاهرویی ابدی اکثریت خبرنگاران افغانی!
- رده: مقالات
- نویسنده: نوید نابدل
- منتشر شده در شنبه، 28 ثور 1404

حسن اصلیح، خبرنگار متعهد و «نماد روزنامهنگاری در فلسطین»، در ۱۳ می ۲۰۲۵ در پی حمله جنایتکاران صهیونیستی بر شفاخانه ناصر در خانیونس به شهادت رسید. او که در ۱۰ اپریل ۲۰۲۵ بر اثر بمباران اسراییلی زخمی شده بود، در بخش سوختگی این مرکز صحی تحت تداوی قرار داشت که هدف حملهای عمدی واقع شد. حسن اصلیح از نخستین روزهای یورش اسراییل بر غزه، در خط مقدم اطلاعرسانی ایستاد و با کمره و قلمش، حقیقت را به جهان میرساند. او نهتنها به یکی از چهرههای معتبر رسانهای، بلکه به سند زندهای از جنایات اشغالگران بدل شد.
دولت فاشیستی اسراییل که از افشاگریهای اصلیح در خشم و هراس بود، در می ۲۰۲۴ نیز تلاش نمود تا او را ترور کند و خانهاش در خانیونس را با راکت زد. سخنگوی ارتش اسراییل، مدعی شد که اصلیح «عضو لوای خانیونس از گردانهای قسام وابسته به حماس» بوده و در عملیات ۷ اکتوبر ۲۰۲۳ سهم داشته است.
جبهه خلق برای آزادی فلسطین (PFLP) با تسلیت به مناسبت شهادت این خبرنگار، تروراش را «جنایت جنگی بزدلانه» خواند و اعلام نمود: «آماج این دشمن نهتنها انسان و سنگ است، بلکه برای خاموش ساختن صدای آزادیخواهان نیز از هیچ جنایتی دریغ نمیکند.»
در اعلامیه آمده است:
«جبهه خلق برای آزادی فلسطین، شهادت فرزند جانفدای فلسطین و حقیقت، خبرنگار و چهره برجسته رسانهای، حسن اصلیح را که صبح امروز توسط طیارههای اشغالگران صهیونیست در داخل شفاخانه ناصر خانیونس، هنگام تداوی به شهادت رسید، تسلیت میگوید. این جنایت خایفانه یکبار دیگر نشان داد که دشمن از ترور کلمه و سرکوب آزادی ابایی ندارد.
ما با درود به قهرمان شهید اصلیح و دیگر خبرنگاران شهید این جنگ، تاکید میورزیم که کلمهی آزادی را نمیتوان به گلوله بست و صدای حقیقت، قویتر از راکتهای اشغالگران باقی خواهد ماند.»
حماس نیز در بیانیهای ترور اصلیح را محکوم کرد:
«ترور اصلیح، نقض آشکار تمام قوانین بینالمللی و اصول بشردوستانه و بیانگر ورشکستگی اخلاقی و رسانهای اشغالگران میباشد.»
از آغاز تهاجم اسراییل بر غزه، تا کنون ۲۱۵ خبرنگار فلسطینی جان باخته اند؛ آماری که از تعداد کشتهشدگان خبرنگاران در جنگ جهانی دوم، جنگ ویتنام و جنگ افغانستان بسیار بیشتر است. در جنگ جهانی دوم ۶۹ تن، در جنگ ویتنام ۶۳ خبرنگار و در جریان اشغال افغانستان از سوی امریکا تا سال ۲۰۲۱، ۸۰ خبرنگار جان دادهاند. با درنظر گرفتن وسعت و نفوس غزه، شمار خبرنگاران شهید در این سرزمین، بالاترین در جهان محسوب میشود.

از آغاز تهاجم اسراییل بر غزه، تا کنون ۲۱۵ خبرنگار فلسطینی جان باخته اند.
رژیمهای امپریالیستی در حالیکه خبرنگاران افشاگر و وفادار به امر فلسطین را کشته یا به زندان میفرستند، مزدبگیران رسانهای شان را نوازش داده، مهمان قصر سفید کرده، و برایشان جوایز تدارک میبینند تا آنان را به دست آموزانی برای تبلیغ و پیشبرد سیاستهای خود تبدیل کنند. ما در مطلب «"طلوع"، "آمو" و سایر رسانههای جیرهخوار "سیا" یتیم شدند!» نوشتیم که با قطع کمکهای امریکا رسانههای معین افغانی بیپدر شدند. اما این همیشگی نخواهد بود. هنوز هم سیا، موساد، امآی۶ و سایر استخبارات جهنمی، خریدار آن خبرنگاران بیپدرشده هستند چرا که گره ناف شان با ناف سیا و موساد و امآی۶ کماکان محکم بوده و قول و قرار شان با آنها فسخ نشده است. سیا پشت ربودن یا نابودی جولیان آسانژها میافتد که افشاگریهایش امپریالیزم را لرزاند و با بمباران خانه حسن اصلیح که نشد جان مجروحاش را در بستر شفاخانه میگیرد تا اخبار قتل عامهای اسراییل به گوش دنیا نرسد و بقیه خبرنگاران دلاور فلسطینی مرعوب شوند و از سویی در گوشهی دیگر گیتی خبرنگاران فروختهشده سمیع مهدی، لطفالله نجفیزاده، عارف یعقوبی، امینالله حبیبی، مختار وفایی، نصرت پارسا و... خودنمایی دارند که قسم خوردهاند هرگز از راه سیا و موساد سر نه پیچند. پس عجیب نیست که نذیره کریمی (که اخیرا بزرگنمایی فاسد سرجنایتکار ظاهر اغبر را پیشه کرده) در جواب تحقیر و توهین ترامپ هیچ «شعر»ی نپراند، بردهوار لب فرو بندد و برای توجیه تحقیر پدرخواندهاش، به دامن همتایش احمد سعیدی پناه برد. اگر وجدان او نمرده بود باید به جای سوال بیارزش و کلیشهای از قبله آمالش ترامپ، به نتانیاهو که در محل مغرور و خندان حضور داشت رو میکرد: «من قطرههای خون دهها هزار غزهای را بر اندامت میبینم و در لیست جنایتکاران جنگی محکمه جهانی جا داری و پشتگاه خاینان جهادی و طالبی افغانستانم نیز هستی، چطور اینجا آمدی قاتل زیر تعقیب؟»
البته در حال حاضر تقریبا در هیچ خبرنگار افغان آن قدر حیثیت و شرف سراغ شده نمیتواند که در محضر جلادان امپریالیزم-صهیونیزم و سگهای آنها در اپوزیسیون مادرفروش ایرانی، جرئت دفاع از مقاومت فلسطین را داشته باشد. متاسفانه تا کنون شاهد نبودهایم که جمعی ولو انگشتشمار از آنان به یاد هممسلکان شهید غزهای شان و به رسم اعتراض به رسانههای سیا و موساد (افغانستان انترنشنال، بیبیسی، صدای امریکا، دویچه وله و...) که تمامقد پشت اسراییل ایستادهاند، اعلامیهای بدهند چه رسد به آن که به عذاب وجدان گرفتار آمده، به کار در آن دستگاههای ضد فلسطین، جاسوسپرور و شرافتستان جوانان ما خاتمه بخشیده به مردم بپیوندند. امروز، معیار صداقت و پاکدامنی هر شاعر، نویسنده، فرهنگی، سیاستمدار و هر خبرنگار، پشتیبانی قاطع از جنبش آزادیخواهانهی ضدامپریالیستی فلسطین و مبارزه علیه دشمنان این نبرد خیرهکننده و الهامبخش میباشد.
در سراسر جهان، صلاهایی در همبستگی با مردم غزه خروشید؛ سامویل منا جونیور، خبرنگار و عکاس امریکایی، در برابر قصر سفید دست چپ خود را به آتش کشیده و فریاد زد:
«من ژورنالیست هستم، من ژورنالیست هستم، لطفاً اخبار دروغ را متوقف کنید!
ده هزار کودک غزه که عضوی از بدن خود را در این نبرد از دست دادهاند، من دست چپم را پیشکش میکنم. امیدوارم صدایم فریاد آنان را رساتر سازد.»
مت نلسون، در «شعلههای شرافت» سوخت و نوشت:
«ما بردههای سرمایهداری و ماشین جنگی-صنعتی شدهایم. بیشتر ما نسبت به این فجایع بیتفاوت ماندهایم. اقدام من، فریادیست به دولتمان تا ارسال پول و سلاح برای قتلعام فلسطینیان را متوقف کند.»
و آرون بوشنل، پیلوت امریکایی نیز در واشنگتن خود را به آتش کشید و گفت:
«من میدانم که خودسوزی عمل شدیدیست، اما در مقایسه با رنجی که مردم فلسطین زیر یوغ استعمار متحمل شدهاند، چیزی نیست. فلسطین باید آزاد گردد!»
اما اهالی بزدل، مرتجع، بی درد و بیشرم رسانهای افغانستان همانند بیسوادهای کور و کر و لال مادرزاد، نمونههای فوق از قهرمانیها را به حکم رییسان یا بد طینتی خود، رذیلانهتر از دولتهای امریکا و اسراییل و متحدان نادیده گرفته زیر زدند؛ گویی سامویل و بوشنل و اصلیح... اصلا وجود نداشته اند. مردم این داغ ذلت و دنائت کمنظیر بر جبین مطبوعاتچیهای وطنی را از یاد نخواهند برد.
«کاشفان فروتن شوکران» امریکایی و غیر امریکایی –که لیست شان طولانی است- به سان پرومتهها بر تارک تاریخ جاودانی اند ولی ملک ستیزها، شفیع عیارها، سمیع مهدیها، طاهر قادریها، وحیده پیکانها، نجفی زادهها و نظایر آنان که زندگی را در بوسیدن موزه عساکر امریکایی و کاسهلیسان فسادزاده و بدذات بومی آنان خلاصه کرده اند، گودالی سزاوارتر از چتلدانی تاریخ نخواهند داشت.