دو سال استبداد طالبی، ادامه بیست سال جنایت اشغالگران امریکایی و پوشالیانش!
- رده: اعلامیهها
- نویسنده: حزب همبستگی افغانستان
- منتشر شده در یکشنبه، 22 اسد 1402
دو سال از نصب دوباره تاریکاندیشان قرن میگذرد و همانطوریکه دیروز برادران جهادی شان بر سرنوشت تار مردم ما نصب شدند، امروز این سیآیای-آیاسآیزادگان با زور دالر هفتهوار و کمکهای پنهان دیگر امریکا و شرکا سر پا نگه داشته شدهاند. افغانستان تحت تسلط فاشیزم طالبی به زندان عظیمی بخصوص برای زنان ستمکش آن مبدل گشته است.
در ۲۰۰۱ جنایتکاران امریکایی/ناتویی با دروغ و ریا سرزمین ما را مورد اشغال نظامی قرار داده از «مبارزه با تروریزم» جار زدند، اما انواع تروریزم جهادی و طالبی و داعشی را بهصورت بیسابقه رشد دادند؛ از «رهایی زنان» گفتند اما در نهایت نیم نفوس را در چنگالهای خونین گرگهای هار و زنستیزان بیمار سپردند؛ از «صدور دموکراسی» گفتند اما غارتگران و مافیا را پرورش داده، لشکری از فاسدان و جانیان را در یک رژیم وطنفروش و پوشالی بر مردم ما مسلط ساخته و نیز به سازش با طالبان پرداختند.
دو سال قبل امریکا و متحدانش غلامان جهادی و تکنوکرات شان را مثل کاغذتشناب دور ریخته بهجایش چاکران طالبی خود را بر سریر قدرت نصب کردند. در این مدت گواه هولناکترین جنایات در سرتاسر کشور بودهایم که جهان در برابر آن چشم بسته است: در نخستین روزهای حاکمیت این گروه بیگانه با انسانیت، دروازه دفترهای دولتی را به روی زنان بستند؛ مانع آموزش دختران بالاتر از صنف ششم شده و چیزی نگذشت که زنان را از حق تحصیل در پوهنتونها و شرکت در کانکور نیز محروم ساختند؛ جوانان را به جرم شنیدن موسیقی و دفاع از پرچم کشور در کنر و خوست به گلوله بستند؛ غیرنظامیان را در پنجشیر، بلخاب و اندرابها قتلعام کردند؛ با به زندان انداختن زنان معترض، آنان را مورد شکنجه و تحقیر و آزار و اذیت جنسی قرار داد و به اعتراف اجباری وا داشتند؛ شمار کثیری از زنان معترض و یا نظامیان پیشین را سر به نیست و لادرک نمودند؛ تنگدستی و گرسنگی را به اوج رسانیده و بالاتر از ۹۰ فیصد نفوس را به زیر خط فقر کشیدند؛ در نقاط مختلف زیر نام شریعت، زنان و مردان را با شلاق و سنگسار و قصاص مجازات نمودند؛ با وجود تحمیل پوشش سیاه اجباری، از رفتن زنان به مراکز تفریحی و ورزشی و یا کورسهای آموزشی جلو گرفتند؛ برعلاوه فشار و ارعاب علیه رسانهها، مانع حضور زنان در آنها نیز گشتند؛ فعالیت آرایشگاهها، تالارهای عروسی و پخش موسیقی را حرام شمردند؛ و... بهطور خلاصه میتوان گفت که طالبان به جنگ تمامی مظاهر پیشرفت و رفاه رفته و صدها فاجعه و مصیبت را دامنگیر تودههای بینوای ما نمودند.
دستگاه خونریز امریکا بنابر اقتصاد فروپاشیده، بحران عمیق ساختاری، سر بلند کردن رقیبان جدیدش چین و روسیه، جنبشهای اعتراضی داخلی و تضادهای حاد بسوی اضمحلال گام نهاده است. به همین دلیل افغانستان را به «گروه واگنر طالبی»اش سپرد تا سیاستهای شوم خویش را از طریق مخلوقات قرونوسطاییاش و با هزینه کمتر ادامه دهد. نظامیان امریکا و ناتو افغانستان را ترک گفتهاند ولی سرزمین ویران ما هنوزهم در چنگال امپریالیزم و مولودات بنیادگرایش اسیر است. امریکا غلامان طالبش را به سمتی هدایت میکند تا این خطه از هرگونه صلح و پیشرفت محروم مانده فقط به یک ویرانکده غرق خرافات مبدل گردد، بدینصورت این «قلب آسیا» از تپیدن افتاده و منحیث مرکز تروریزم و دهشت، درد سری برای قدرتهای نوظهور آسیایی گردیده و صادرات آن جهالت و تروریزم و موادمخدر خواهد بود و بس. براساس همین سیاست شیطانی است که از یکسو دروازههای نهادهای تحصیلی بسته شده و علم و فرهنگ و معارف به نابودی کشانیده میشود و از سوی دیگر مدرسهسازی منحیث فابریکههای تولید انتحاری و تروریست، به طرز گستردهای افزایش یافته است.
بیمورد نیست که بوجیهای دالر بهصورت پیدا و پنهان به طالبان سرازیر شده و نمایندگان کشورهای امپریالیستی و سازمان ملل متحد هرروزه در پی سفیدهمالی طالبان ددمنش کوشیده و برای به رسمیت شناختهشدن و طول عمر شان چارهجویی دارند. حتا شاهدیم که گدیگکهایی چون محبوبه سراج و فاطمه گیلانی و در این روزها گدی جدیدی موسوم به مدینه محبوبی را به بازار عرضه میکنند تا خون و خیانت طالبی را بشویند. تام ویست و رینا امیری -ذلیلزادهای ثانی- طالبان را برای همآغوشی به دوحه خواسته و ظاهرا از وضعیت حقوق بشر و زنان افغانستان «اظهار نگرانی» شان را ابراز داشتند! اما دیگر بر همگان هویداست که اهداف پسپرده و خاینانه این دیدارها هرگز رسانهای نمیشوند.
طالبان، این چاکران چندقاته، برای مستقل نشاندادن خویش گاهی جنگ زرگری با ایران و گاهی هم با پاکستان راه میاندازند، اما امروز به کودکان این سرزمین نیز آشکار است که ناف این گروه تبهکار و ضدزن در مدرسهها و اقامتگاههای پاکستان بریده شده و رژیم ایران -این برادران بنیادگرا و خونریز شان- از حامیان اصلی اینان بوده است. اگر طالب بهعنوان پروژهای استخباراتی و بیریشه در خاک ما، طی بیست سال گذشته توسط امریکا و غرب حمایت و تسلیح نمیشد، نه میتوانست جایگاهی در افغانستان بسازد و نه هم به این آسانی به قدرت دست یابد.
دستگاه منفور امریکا و متحدان، از چاکران جهادی شان نیز دستبردار نبوده و برای روز مبادا گاهگاهی دست نوازش بر این غلامان دیرینه شان میکشند. جهادیان به سرکردگی عمدتا جمعیتیها، در روز ورود طالبان به کابل با طیاره ویژه پاکستانی به آن کشور شتافتند تا به ارباب قدیمی پوزه مالیده و در کنار چوکرههای طالبی، از مرحمت بادار بیبهره نگردند. ولی از آن جایی که تاریخ شان به پایان رسیده و بوی گند و فساد و تنفر مردم از آنان به افلاک رسیده بود، چندان هم مورد لطف ارباب خویش قرار نگرفتند. عدهای به رهبری آغازاده مسعود در اروپا نشسته و لاف مقاومت را میزنند اما چشمبهراه اند تا با حمایت امریکا یا قدرت دیگری بیدردسر در ارگ کابل نصب گردند. مردم ما آنچنان خیانت و غداری و ستم از خونخواران جهادی و جهادیزادگان دیدهاند که هیچ تفاوتی ماهوی میان این دو قایل نیستند. جهادی و طالبی در دشمنی با حقوق زنان و عدالت و ترقی همسرشت یکدیگر بوده و بخصوص بهمثابه تاجران دین، مرگ خود را در برقراری دموکراسی و سیکولاریزم میبینند. جهادیان به آسانی با طالب کنار میآیند چون افکار منحط شان تفاوت چندانی ندارد. همانگونه که کثافات جهادی چون صدیق چکری، اللهگل مجاهد، گلبدین، ودود پیمان، جواد بلخابی، کرامالدین کریم، طاهر زهیر وغیره در آغوش طالبان جا خوش کردهاند، سایر سران جهادی نیز منتظر فرصت اند تا صاحبان خارجی شان آنان را زیر نام «حکومت همهشمول» در حاکمیت سیاه طالبی سهیم سازد.
هموطنان درددیده!
دهههاست که رژیمهای پوشالی و جنایتکاری را تجربه کردهایم که سمارقوار روی کار آمده و یکشبه فرو پاشیدهاند. حاکمیتی که از سوی بیگانگان تحمیل گردد، جز پاسبانی از منافع ارباب وظیفهای ندارند پس نباید انتظار داشت که با مداخله قدرتهای بیرونی از این ظلمت و تحقیر تاریخی نجات یابیم. فقط با مغز آگاه و دستان متحد و توانمند میتوان سرزمین مان را رهایی بخشیم؛ بایست از کوچکترین روزنهها سود جست و صدای آزادیخواهی و دموکراسیطلبی را بلند نمود. اگر خاموش بنشینیم، امپریالیزم و ارتجاع با سیاستهای خونبار شان سرنوشت ما را مانند گذشته به بازی گرفته روزگار خونینتر و فاجعهبارتری را حاکم خواهند ساخت. ماییم که میتوانیم سد راه شان گشته و سرنوشت خویش را رقم زنیم. بر ما در داخل و هموطنان ما در خارج از کشور است تا برای آیندهای بهتر و التیام زخمهای مردم پابرهنه خود، متحدانه و پیگیرانه برزمیم.
حزب همبستگی افغانستان
۲۴ اسد ۱۴۰۲ – ۱۵ اگست ۲۰۲۳