اعترافات جاسوس سیا

اعترافات جاسوس سیا

منبع: اینفودیرکت
مترجم: تارنگاشت عدالت، ۲ جنوری ۲۰۱۶

مصاحبه با جاسوس سابق سیا، رابرت بئر در کیبک (کانادا) که ابتدا در پلاتفرم اینترنتی صربستانی WebTribune انتشار یافت. بئر امروز به عنوان روزنامه‌نگار تحقیقی و نویسنده فعالیت می‌کند. کتاب اخیر او «اسرار کاخ سفید» نام دارد. او بین سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ یکی از جاسوسان عالی‌رتبه سازمان سیا دریوگسلاوی بود. عملیات دیگری او را به خاور میانه کشاند. او برای ناشنال جئوگرافیک فیلم‌های مستند متعددی تهیه کرد و در آن دولت بوش را متهم کرد که به خاطر نفت جنگ خاور میانه را براه افکنده است.


وظیفه اول شما در یوگسلاوی کی و کجا بود؟

من به اتفاق ۳ جاسوس دیگر با بالگرد روز ۱۲ ژانویه ۱۹۹۱ وارد سارایوو شدم. وظیفه ما زیرنظر گرفتن افراد (صرب) مظنون به تروریستم که گمان می‌رفت قصد انجام اقدامات تروریستی در سارایوو دارند، بود.


این افراد به اصطلاح تروریست چه کسانی بودند و چرا گمان می‌کردید که آنها قصد انجام سوءقصد دارند؟

لیستی از اسامی افراد گروهی به نام «بالاتر از هرچیز صربستان» به انضمام نقشه‌های دقیق یک سلسله از بمب‌گذاری‌ در ادارات و ابنیه مهم در سارایوو در اختیار ما نهاده شد که گویا قرار بود بوسنی را از ترک فدراسیون یوگسلاوی برحذر دارد.


آیا این گروه واقعاً وجود داشت و دقیقاً وظیفه شما زیر فرمان سیا در سارایوو چه بود؟

این گروه هرگز وجود نداشت! روسای ما خیلی ساده به ما دروغ گفتند. وظیفه ما این بود در بین سیاست‌مداران بوسنی ترس و وحشت ایجاد کنیم و این احساس را به آنها القاء کنیم که صرب‌ها سوءقصد خواهند کرد. در ابتدا واقعاً خود ما به این امر معتقد بودیم ولی پس از مدتی این سئوال پیش آمد که وقتی این گروه اصلاً وجود خارجی ندارد پس چرا باید یک چنین جو هستریکی ایجاد کرد.


ماموریت شما چگونه و کی به پایان رسید و این ماموریت زیر چه عنوانی صورت گرفت؟

برای من این ماموریت بعد از دو هفته به پایان رسید، زیرا که ماموریت جدیدی یافتم که به اسلونی بروم. عملیات در بوسنی ۱ ماه به طول انجامید و نام آن «ایستینا»، یعنی حقیقت بود با این که هیچ قرابتی با حقیقت نداشت.


وظیفه شما در اسلونی چه بود؟

دستوراتی داده شد که در اسلونی نیز استقلال در دستور کار قرار دارد. پول دراختیار ما گذارده شد، چندین میلیون دلار تا برخی از سازمان‌های غیردولتی، احزاب اپوزیسیون و برخی از سیاست‌مداران را «کمک مالی» کنیم و از این طریق نفرت و مقاومت سازمان‌دهی کنیم.


نظر شما در مورد این تبلیغات سازمان سیا چه بود و همکاران شما چه فکر می کردند؟

طبیعی است که کسی جرات نمی‌کرد علیه عملیات سیا قیام کند به ویژه که همه ما عصبی و مستعد پارانویا و یا روان‌گسیختگی بودیم! تعداد قابل توجهی از مامورین سیا و حتا چندتن از افسران ارشد غیبشان زد، زیرا از ادامه تبلیغات علیه صربستان در یوگسلاوی سرباز زدند. من شخصاً از حجم دروغ‌هایی که سازمان‌های ما و سیاست‌مداران انتشار می‌دادند، شوکه شده بودم. بسیار از مامورین سازمان سیا توسط این تبلیغات منحرف شده بودند و نمی‌دانستند که چه می‌کنند. هرفرد تنها بخش ناچیزی از داستان را می‌دانست. کسانی که عالم بر همه داستان بودند و از مسائل پشت‌پرده اطلاع داشتند، سیاستمداران ما بودند.


پس مسئله تنها تبلیغات علیه صربستان بود؟

آری و نه. هدف تبلیغات تجزیه جمهوری‌های یوگسلاوی بود که از مام میهن جدا شوند و مستقل گردند. ما فقط به یک سپر بلا نیاز داشتیم که آن را مسئول همه چیز قلمداد کنیم همین‌طور مسئول جنگ و خشونت. صربستان برای این نقش در نظر گرفته شد، زیرا که به نحوی هسته مرکزی یوگسلاوی بود (بعد هم جانشین آن شد).


آیا می‌توانید از سیاستمداران یوگسلاوی سابق نام ببرید که از طرف سازمان سیا پول دریافت کردند؟

البته، هرچند که تم حساسی است: در لیست حقوق‌بگیران سیا استپان مسیچ، فرانیو توجمان، علی عزت‌بگویچ و بسیاری از مشاورین و اعضای دولت یوگسلاوی قرار داشتند. علاوه برآن ژنرال‌های صرب، روزنامه‌نگاران و حتا برخی از واحدهای نظامی. رادوان کاراجیچ نیز مدتی در لیست حقوق‌بگیران سیا بود ولی بعد که متوجه شد که قرار است قربانی شود و جنایات جنگی بوسنی بگردن وی انداخته شود همکاری خود را قطع کرد. همه این کارها توسط دولت آمریکا روی صحنه آورده شد.


شما گفتید که رسانه‌ها را نیز کنترل می‌کردند و رشوه می‌دادند. این امر چگونه صورت می‌گرفت؟

تا آنجا که من اطلاع دارم برخی از مامورین سیا مسئول تهیه متن بیانیه‌های رسمی بودند که مجریان برنامه‌های خبری تلویزیون موظف به انتشار آنها بودند. البته این مجریان در جریان نبودند زیرا که اخبار را از رئیس خود و روسای آنها نیز از از افراد سازمان سیا دریافت می‌کردند. ولی همگی آنها وظیفه مشابهی داشتند: ترویج نفرت و تبلیغ ناسیونالیسم و تعمیق تضادها بین خلق‌های مختلف.


همه ما در مورد تراژدی سربرنیتسا شنیده‌ایم. در مورد آن چه چیز می‌توانید اضافه کنید؟

بلی. گذشته را فراموش کنید، زیرا که صحنه سازی و دروغ بود. آنها شما را تحمیق کردند و توانستند به آنچه که می‌خواستند برسند. ولی به این خاطر شما نباید به احساس نفرت خود نسبت به یکدیگر ادامه دهید! شما باید نشان دهید که می‌توانید گذشت داشته باشید و درک کرده‌ایدکه چه کسی مسبب اصلی وضعیت کنونی شماست! من خاضعانه و صادقانه از شما عذر می‌خواهم. به همین دلیل است که من از مدتها پیش به تحقیق و نوشتن کتاب‌هائی روی آورده‌ام که افشای اسرار سازمان سیا و کاخ سفید را سرلوحه خود قرار داده است.

باری من در سال ۱۹۹۲ مجدداً در بوسنی بودم ولی این بار وظیفه ما تعلیم و تربیت واحدهای نظامی بود که زیر پرچم کشور جدید بوسنی که چندی قبل از آن استقلال خود را اعلام کرده بود، ظاهر شوند. سربرنیتسا مسئله‌ای بود که بسیار بزرگ شد و متاسفانه بسیاری از مردم نیز تحمیق شدند. تعداد قربانیان مسلمان بوسنی مانند تعداد کشته‌شدگان صرب و یا دیگر ملیت‌ها بالا بود ولی در سربرنیتسا مسئله بر سر یک بازاریابی سیاسی بود. رئیس من، یک سناتور سابق مکراراً تاکید می‌کرد که در بوسنی باید عملیاتی عظیمی جهت ردگم کردن صورت گیرد. یک ماه قبل از کشتار خلق در سربرنیتسا او بمن گفت که این شهر انظار عمومی جهانی را به خود جلب خواهد کرد و ما باید رسانه‌ها را در جریان قرار دهیم. وقتی پرسیدم چرا، گفته شد: خواهی دید. ارتش جدید بوسنی وظیفه یافت مردم غیرنظامی و خانه‌های آنان را مورد حمله قرار دهد. اینها شهروندان سربرنیتسا بودند. هم زمان با آن صربها از سوی دیگر حمله بردند. ظاهراً کسی با دادن رشوه آنها را تحریک کرده بود.


پس به نظر شما چه کسی در کشتار خلق سربرنیتسا مقصر است؟

تقصیر به طور مساوی به گردن بوسنی‌ها، صربها و آمریکائی‌ها است! ولی در آن زمان به کمک تبلیغات همه تقصیرها متوجه صربستان شد. بسیاری از قربانیان که به عنوان به اصطلاح مسلمان به خاک سپرده شدند در واقع صرب و یا از اعضای ملیت‌های دیگر بودند. چند سال پیش یکی از دوستان ـ که در گذشته برای سیا و امروز برای صندوق بین‌المللی ارز کار می‌کند ـ برایم تعریف کرد که سربرنیتسا محصول یک توافقنامه توطئه‌گرانه بین دولت آمریکا و سیاست‌مداران بوسنی بود. شهر سربرنیتسا قربانی شد تا آمریکا بهانه لازم را به دست آورد تا صرب‌ها را به جرم جنایات جنگی فرضی مورد حمله قرار دهد.


به نظر شما چرا یوگسلاوی نهایتاً فروریخت و چرا ایالات متحده آمریکا خواستار این فروپاشی بود؟

رابطه‌ها اکنون دیگر کاملاً روشن و آشکار شده است: کسانی که به آتش جنگ دامن زدند و سپس شرایط صلح را دیکته کردند، افراد ثابتی بودند، کسانی که امروز صاحب شرکت‌های بزرگند، کسانی که امتیاز استخراج مواد خام و معدنی را به خود اختصاص داده‌اند! آنها شما را برده خود کردند. اکنون اجازه دارید تقریباً مفت برای آنها کارکنید و محصولات خام به آلمان و آمریکا فرستاده می‌شود ... پیروزمندان در آنجا نشسته‌اند! ولی شما مجبورید، محصولاتی که بدواً زاده دست‌های شما بود از آنها خریداری کنید و وارد نمائید. و اگر پول نداشته باشید مجبور وام بگیرید. در سرتاسر بالکان این وضعیت تحمیل شد!


شما مامور سیا در کوسوو نبودید، ولی آیا اطلاع داشتید که آمریکا در این منطقه نیز اعمال نفوذ می‌کرد و فشار می‌آورد؟

البته! کوسوو به دو دلیل مورد نظر بود. اولاً چون دارای منابع معدنی و مواد خام ارزشمند دیگری است و دوم به خاطر پایگاه نظامی ناتو! این پایگاه عظیم‌ترین پایگاه ناتو در قلب اروپاست.


آیا برای مردم یوگسلاوی سابق پیام ویژه‌ای دارید؟

بلی. گذشته را فراموش کنید، زیرا که صحنه سازی و دروغ بود. آنها شما را تحمیق کردند و توانستند به آنچه که می‌خواستند برسند. ولی به این خاطر شما نباید به احساس نفرت خود نسبت به یکدیگر ادامه دهید! شما باید نشان دهید که می‌توانید گذشت داشته باشید و درک کرده‌ایدکه چه کسی مسبب اصلی وضعیت کنونی شماست! من خاضعانه و صادقانه از شما عذر می‌خواهم. به همین دلیل است که من از مدتها پیش به تحقیق و نوشتن کتاب‌هائی روی آورده‌ام که افشای اسرار سازمان سیا و کاخ سفید را سرلوحه خود قرار داده است.