حزب همبستگی برگزار کرد: نقش آگاهگرانه سینما در اجتماع
- رده: هنر و ادبیات
- نویسنده: هیله نوری
- منتشر شده در دوشنبه، 31 حمل 1394

«حزب همبستگی افغانستان» به تاریخ ۲۰ حمل ۱۳۹۴ کنفرانسی را تحت عنوان «نقش آگاهگرانه سینما در اجتماع» در شهر کابل برگزار نمود که در آن جمعی از جوانان و هواداران حزب اعم از پسر و دختر، خبرنگاران و علاقمندان سینما اشتراک ورزیده بودند. در این کنفرانس روی وضعیت اسفبار هنر سینما در افغانستان و نقشی که آثار سینمایی عاری از ابتذال میتوانند در بلندبردن آگاهی سیاسی مردم و بسیج آنان ایفا نمایند، بحث صورت گرفت.
گردانندهی برنامه، سخن را با نقلی از خسرو گلسرخی شاعر و نویسنده مبارز و جانباخته ایران، چنین آغاز کرد: «در جوامعی که فرهنگ خون ندارد و در آن فرهنگ به مفهوم پوستهای بیبنیاد برای حفظ نظم موجود است، بیشتر ذهنهای مشتاق که با هنر در رابطه اند، متوجه معیارهای هنر و ادبیات وارداتی میشود. هنگامی که این توجه فزونی گرفت، پوسته کاذبی بهعنوان معیارهای هنری مطرح میشود.»

آقای صدیق عابدی، فلمساز و کارگردان افغان که آخرین فلمش «مردی در آرزوی زن پنجم» چند روز قبل روگشایی شد، سخنران اصلی این برنامه بود که بهمثابه یک فلمساز سیاسی روی نقش سینما و ارتباطش با سیاست دیدگاههایش را بیان نمود. وی بهصورت روشن و فشرده پیرامون نقش سینما و کار هنری حقایقی را ابراز نموده، گفت:
«بعد از سقوط طالبان که در کل یک گروه ضد سینما و زن و مکتب و درس و تحصیل بودند و سد راه جبهه مثبت انسانی و فرهنگی قرار داشتند، آقای کرزی با اشتراک جامعه جهانی با تمویلکنندگان میلیاردر جهانیاش داخل افعانستان شد، ولی این همه پول در کشور بین زورمداران تقسیم شد. امروز محافظ یک زورمند ۴۰ میلیون دالر دارد اما از این همه پولهای بادآورده ۱۰۰ دالرش هم بهخاطر سینمای افعانستان به مصرف نرسیدهاست. آقای کرزی همسان دیگر حاکمان با بوتهای سخت و بلندش بر بستر سینمای افغانستان پا گذاشت. ملت افعانستان میداند که حکام کشور هرگز نمیخواهند مردم ما به آگاهی فرهنگی برسند، چون در بلندرفتن سطح آگاهی مردم، اینان نابودی خود را میبینند، بناً همیشه میکوشند تا مردم ما را در تیرگی، بدبختی و سردرگمی نگهدارند.»
آقای عابدی بر خلاف آنانی که مزورانه میکوشند بین سیاست و سینما دیوار چین بکشند تا فریاد و حس انتقامجویانه مردم را انکار نمایند، معتقد است:
«سینما نمایندگی میکند از تمامی رویدادهای مملکت، ملت، مردم، از گذشتههای تاریخی و حوادث... پس چطور میتوان سینما را از سیاست جدا ساخت. در طول تاریخ به بهانههای مختلف زنان، جوانان، سینما و... را کوشیدند از سیاست جدا بسازند، پس سیاست از آن کیست؟ مال کیست؟ داشتهیی کیست؟ این تا هنوز تعریف شده که کسی قباله داشته باشد در سیاست؟ یک تعداد سینماگران هم ناآگاهانه در خدمت این و آن قرار گرفتند و در مقابل این حرف بیمعنی سر میجنبانند، اما من قبول ندارم. زندگی اجتماعی ما کلا ربط دارد به سیاست.»
آقای عابدی که از سوی حاضران با کف زدنهای ممتد استقبال میگردید، اوضاع فعلی را با تمام بیسر و سامانیاش مساعد دانسته، میدان را کاملا برای کار هنری بخصوص در بخش سینمای آگاهگرانه خالی دانسته گفت:
«در شرایطی که هر گوشه کشور ما پر از سوژه است، فلمسازان افغان ما مصروف ساختن چتلنویس فلمهای هندی، پاکستانی و... هستند. موضوع سینمای ملت ما را دستان زخمپر مادران در دهکدهها، خسکپهها، انگورزارها، دردها، رنجها، کمپیران [پیرزنان] که از صبح تا شام حلاجی میریسند و پدرانی که بیل به شانه دارند و تا شام عرق میریزند، میسازد و این است زیربنای سینمای افعانستان.»
وی راه علاج را این چنین خلاصه کرد:
«یگانه راه بیرونرفت از مشکلات سینما، داشتن استقلال، رشد و بالندگی این هنر است با تمثیل از درد و رنج گذشته و فعلی مردم افعانستان. صاحبشدن این جبهه بهمثابه ابزار سودمند میتواند آگاهی مردم را ارتقا بخشد. من برخلاف دیگر دوستان سینماگرم هیچگونه توقع از این نوع دولتهای دیسانتشده ندارم که زیربنای ساختارهای فرهنگی ما را با دستان شان حمایت کنند بلکه برعکس به فرقش میکوبند.»
در بخش دوم کنفرانس، برای ۴۵ دقیقه آقای عابدی به پرسشهای حاضران در مورد هنر سینما و فعالیتهای هنریاش پرداخت. وی در پاسخ به سوال یک جوان دختر درمورد نقش زنان در سینما گفت:
«بدون اشتراک فعال زنان هیچ کشوری نمیتواند به استقلال، آزادی، رفاه، امنیت و... برسد، سینما هم بدون اشتراک آگاهانه زنان به انسان معیوب میماند که نمیتواند از جا بلند شود و حرکت کند. اگر گپم را خلاصه کنم سینما بدون زن سینمای نامکمل است.»
در قسمت پایانی کنفرانس، جوانان «حزب همبستگی افغانستان» تیاتر خاموش تحت عنوان «چهار دهه اخیر» را تمثیل کردند که با تشویق حاضران رو برو شد.
با ختم کنفرانس، تمامی اشتراککنندگان در پای درخت یادبود از فرخنده شهید در دریای کابل رفته، به یاد این قربانی جهالت و توحش بنیادگرایی گلهای سرخ گذاشتند.

صحنهای از تیاتر خاموش که وضعیت نابسامان چهار دهه اخیر را به تصویر کشیده بود.